نمیدونم چی
نمیدونم کی، میگه من اعصاب ندارم ... میگه خسته ام ... تاریک شدم ... حوصله هم ندارم
چشاش خیلی غمگینه ... از خونه که در می آد آهنگ غمگین میذاره تو گوشش ... تو خیابون که راه میره نگاه هیچکی نمیکنه ... وقتی نگاش میکنی همه غمه دنیا میریزه تو دلت
بهش میگم تو واقعا اینقدر غمگینی یا به غمگین بودن خو گرفتی ... شایدم مد شده
میگم چرا اینجوری شده ... سینما رو نگا کن به فیلمهای غمگین بیشتر جایزه میدن ... همه واسه هم با بی حوصلگی وغمگینی کلاس میذارن ... نگاهشونو، لبخندشونو از هم دریغ میکنن ... میفهمی چی میگم؟
میگه تو چی؟؟ تا حالا غمگین بودی؟
میگم چرا جواب سوالمو با سوال دادی؟!! منم بودم ... میشم ... ولی سعی میکنم شاد باشم ... حداقل رنگ وبلاگمو به جای مشکی صورتی میزارم
نمیدونم کی، میگه همش تقصیره این ... است